محاکمه نوعروس فراری در دادگاه | ضرب و شتم شدید پدرشوهر در غیاب همسر ؛ پدرم دیگر قادر به تکلم و حرکت نیست
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۴۶۵۳۰
به گزارش همشهری آنلاین، اواسط بهمن سال گذشته مردی همراه پدر ۷۰ سالهاش به بیمارستان رفت و از پزشکان خواست به پدرش کمک کنند. از آنجا که روی سر و صورت و بدن پیرمرد آثار درگیری و کبودی به چشم میخورد کادر بیمارستان موضوع را با پلیس در میان گذاشتند.
وقتی مأموران برای تحقیق از این پدر و پسر آمدند، مرد جوان گفت: همسرم و برادرش این بلا را سر پدرم آوردهاند و از آنها شکایت دارم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: بعد هم از خانه بیرون رفتم. اما در غیاب من همسرم و برادرش به خانه پدرم رفته و پدر و مادر پیرم را به شدت کتک زده بودند. همان موقع مادرم با من تماس گرفت و گفت خودت را به خانه برسان اما وقتی من رسیدم آنها رفته بودند. پدرم را که حال خوبی نداشت به بیمارستان رساندم و حالا تحت درمان قرار دارد. من از همسرم و برادرش شاکی هستم.
با این شکایت مأموران به ردیابی تازهعروس پرداختند. اما شواهد نشان میداد وی پس از حمله به خانه پدرشوهرش متواری و مخفی شده است. به این ترتیب برادر ۳۹ ساله وی بازداشت شد و به کتک زدن پیرمرد اعتراف کرد.
این در حالی بود که پزشکان اعلام کردند، پیرمرد بر اثر ضربههای شدید به سرش دچار آسیب مغزی شده است. با توجه به شکایت از تازهعروس و برادرش کیفرخواست صادر شد و با وجود فراری بودن عروس، پرونده به دادگاه کیفری فرستاده شد.
پرونده خواهر و برادر با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
پیرمرد در حالی که روی صندلی چرخدار نشسته بود و به علت آسیب مغزی قادر به صحبت کردن و راه رفتن نبود در دادگاه حاضر شد.
پسر وی گفت: پدرم به خاطر کتکهای همسرم و برادرش دیگر قادر به حرکت نیست و قدرت تکلمش را از دست داده است. به همین خاطر من از همسرم و برادرش به خاطر ورود به خانه پدرم و ضرب و جرح مادر و پدرم شکایت دارم و اشد مجازات را خواهانم.
سپس متهم که با قرار وثیقه آزاد بود روبهروی قضات ایستاد و گفت: خواهرم از روزی که با این مرد ازدواج کرد حتی یک روز خوش ندید. دخالتهای خانواده همسرش باعث شده بود آنها همیشه با هم درگیر باشند. آن روز هم با خواهرم به خانه پدر و مادر شوهرش رفتم تا با آنها صحبت کنم و بگویم آنقدر در زندگی این زوج دخالت نکنند.
وی ادامه داد: من میخواستم میانجیگری کنم و به اختلافات پایان دهم، اما آنها شروع به داد و فریاد کردند و ما هم آنجا را ترک کردیم. ما آنها را کتک نزدیم، من اتهامم را قبول ندارم. ممکن است او به خاطر کهولت سن سکته کرده باشد. از مخفیگاه خواهرم هم خبر ندارم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره این پرونده تصمیمگیری کنند.
کد خبر 809930 منبع: ایران برچسبها خبر مهم ازدواج - طلاق حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم ازدواج طلاق حوادث ایران همسرم و برادرش خانه پدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۴۶۵۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افشای راز زن دوم مرد میانسال بعد از مرگش
زن جوانی در تماس با پلیس اعلام کرد شوهرش بر اثر برقگرفتگی جان باخته اما کسی از ازدواج آنها خبر ندارد.
به گزارش ایران، به دستور بازپرس جنایی، تیم تحقیق راهی محل شده و با جسد مرد میانسال در کنار کولر آبی روی پشت بام مواجه شدند. معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی در محل حکایت از آن داشت که مرد میانسال هنگام تعمیر کولر دچار برقگرفتگی شده و جانش را از دست داده است.
زن جوان که موضوع را به پلیس اعلام کرده بود، در تحقیقات اولیه گفت: من همسر صیغه ای بهروز بودم. سال ۹۶ به عقد موقت او درآمدم و راز این ازدواج را کسی نمیدانست. او در هفته چند بار به من سر میزد. روز حادثه به او گفتم هوا گرم شده و بهتر است کولر را راه بیندازیم. میخواستم به تعمیرکار زنگ بزنم، اما همسرم گفت خودم آن را درست میکنم.
زن جوان ادامه داد: بهروز برای تعمیر کولر به پشتبام رفت. ساعتی گذشت و از او خبری نشد. هرچه به تلفن همراهش زنگ زدم، جواب نداد. با نگرانی راهی پشتبام شدم، اما در کمال ناباوری دیدم همسرم کنار کولر افتاده و جان باخته است.
بدین ترتیب با مرگ مرد میانسال راز ازدواج دوم او که مخفیانه انجام شده بود، برملا شد. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، جسد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.